رویاهایتان را جدی نگیرید. آنها فقط رویا هستند؛ برای تصور کردن خوب هستند و برای حسرت خوردن. سرتان را در لاک زندگی روزمره فرو کنید.
I’m just a dream پنجشنبه, آوریل 16 2009
little idea and photo and sence of humor little idea, photo, sence of humor 10:27 ق.ظ.
منتظر باوری که از راه میرسد یکشنبه, آوریل 12 2009
famous face and little idea and sence of humor famous face, little idea, sence of humor 8:47 ق.ظ.
نامبردهی فوق جمعه, آوریل 10 2009
eat & drink and sence of humor eat & drink, sence of humor 12:21 ق.ظ.
پلیس در اطلاعیههای تکمیلی خبر داد:
نامبردهی فوق (خاله بادمجان مشهور به بادمجون پلنگ) پیش از ناپدید شدن سوابق مفصلی در این اداره دائر بر شرارت و سیاهنمایی داشته و با سر و وضع آنچنانی در محافل ظاهر شده موجب تشدید جوع عموم شده و از این طریق.
حتا طبق گزارش خواهری از فرانسه اینگونه اعمال این عنصر مسألهدار دامنهی خود را تا فرانسه هم گسترده بودهاند. برای آگاهی بیشتر به نظرهای پست قبلی مراجعه شود. پلیس همچنین سه قطعه عکس از حالتهای زنندهی نامبرده را در اختیار خبرنگاران قرار داد. در دو قطعه از این عکسها نامبرده به صورتی زننده خود را آرایش نموده در انظار عموم قرار داده و در عکس سوم وی با مدلهای مبتذل غربی به جلوهگری پرداخته است.
سرکار خانم بادمجان پنجشنبه, آوریل 9 2009
eat & drink and photo and sence of humor little idea, photo, sence of humor 8:42 ق.ظ.
پلیس اعلام کرده است این آخرین عکسی است که از نامبرده در دسترس است.
پن:
خبر فوری
پلیس موفق به کشف جسد نامبرده شد.
بادمجانربایان پس از ارتکاب به قتل از طریق جدا کردن سر وی، پوست وی را کنده، بدنش را قطعهقطعه کرده و در روغن کم با آتش ملایم سرخ کردهاند.
پلیس در پی سرنخهای دیگر است و اطمینان داده است این جنایتکاران را یافته به قانون تسلیم خواهد کرد.
طراحی لوگو را به مردمان باستان بسپارید شنبه, آوریل 4 2009
abandoned and advertise and archeology and history and sence of humor and tourism abandoned, advertise, archeology, history, sence of humor, tourism 10:19 ب.ظ.
لوگوتایپ ورساچه را لابد میلیون بار دیدهاید؛ انصافا هم گیرا است. حالا این عکس را هم ببینید. مجسمهای است در مدیترانه.
patriotism جمعه, آوریل 3 2009
sence of humor sence of humor 11:31 ق.ظ.
امروز عصر میبرمتون اون ور اردوگاه که چادر بزنین. اینجوری یاد میگیرین چهطور از میهنتون دفاع کنین. میهن برای ما مثل وطن میمونه بچهها. این رو آویزهی گوشتون کنین.
شهبال شبپره سهشنبه, مارس 31 2009
little idea and music and photo and sence of humor little idea, music, photo, sence of humor 10:39 ق.ظ.
اسم گروهش بلککتز است، اما همیشه یک بلککت تنها است که سعی میکند دور خودش گروه بسازد. امیدوار باشیم قطار نرسد.
عروسی القدماء یکشنبه, مارس 29 2009
little idea and photo and ritual and sence of humor little idea, photo, ritual, sence of humor 5:45 ب.ظ.
مانی که داشته باشی، برای خودت فان میتراشی.
یادم باشد چهارشنبه, فوریه 25 2009
eat & drink and graphic and little idea and painting and sence of humor eat & drink, graphic, little idea, painting, sence of humor 1:45 ق.ظ.
از بقالی قند و چایی بخرم و نان و آبلیمو و شیر و ماهی تن و تخم مرغ.
شراب تابستانه سهشنبه, فوریه 10 2009
history and music and sence of humor history, music, sence of humor 2:30 ب.ظ.
در سال هزار و نهصد و شصت و هفت (همین چهل و یک سال پیش) نانسی سیناترا و لی هزلوود، ترانهای خواندند به نام شراب تابستانه (summer wine). لی سی و هشت ساله و نانسی بیست و هفت ساله در این ترانه نقش مرد اغواشونده و دختر اغواگر را بازی میکردند. اجرایی از این ترانه را میتوانید اینجا ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=mQiDs9tKZv4
ترانه را خود لی نوشته است و آهنگش کار کسی به نام سیاوش است. لی یک سال پیشتر، همین ترانه را با سوزی جین هوکوم اجرا کرده بود. اما این اجرا هیچ وقت کسری از شهرت اجرای لی و نانسی را هم به دست نیاورد. بعد از آن، خوانندههای زیادی این ترانه را اجرا کردند، از دمیس روسس گرفته تا بونو، و در سال دو هزار و هفت نیز ویلـّه والو با ناتالیا اَوِلون اجرای دیگری از این کار ارائه دادند که میتوانید اینجا ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=r3q2bu7zTJY
این بار خوانندهها سی و یک و بیست و هفت ساله هستند. خشونتی که در خستگی و صدای لی و نیز لوندیهای زبر نانسی میدیدیم اینجا دیگر نمیبینیم. همه چیز نرمتر و ملوستر شده است. دو نفری که تنها میخواندند و هر یک در تنهایی خودش راوی بخشی از داستان بودند، حالا جای خود را به چندین نفر دادهاند که کلیپی شلوغ را جلوی چشمانمان تصویر میکنند. در یک کلام، ترانه شدیدا از یک محصول صرفا صوتی به سمت یک محصول صوتی-تصویری چرخیده است. میز دراز میان ویله و ناتالیا نیز لابد نشان زمانهی ما است که در آن میان آدمها همیشه فاصلهای هست. فاصلهای صلب که کاریش نمیشود کرد. کلیپ پر از اشارات شبهحکیمانه و ایدئولوژیک است. سادهترینش این که «آنها که با عکس چه گوارا راه میافتادند و تظاهرات میکردند، الان اگر خوششانس باشند مدل شدهاند و گر نه بچه به بغل عشق ممنوع و نفرت از همسر را یکجا تجربه میکنند.»
تصویری شدن، توان و تحرک زیادی به کار داده است، اما راستش من هنوز شیفتهی آن خندهی شرورانهی نانسی در اجرای شصت و هفت هستم و همان خنده برایم از تمام این ادا و اطوار شیرینتر است.
ظاهرا جز من کسان دیگری هم هستند که از این نرم و ملوس شدن خوششان نیامده و ذوقی داشتهاند و کمی سر به سر ویله و ناتالیا گذاشتهاند. ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=opZAZHsIzok
کسانی هم هستند که سلیقهی دیگری دارند و از این کار جدید خوششان آمده و آن را به قهرمانان این روزها بستهاند؛ به جک و کیت. ببینید: